بگذارید پدرانه بنویسم!

ساخت وبلاگ
نکاتی درباره اعتراض‌های زیست‌محیطیدکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)یکی از حوزه‌های اعتراضی در بیشتر کشورهای جهان، حوزه مسایل زیست‌محیطی است. در ایران نیز اعتراض‌های زیست‌محیطی در دهه اخیر شکل گرفته است. در این باب چند نکته قابل ذکر است:اعتراض‌های زیست‌محیطی در ایران بر خلاف کشورهای صنعتی، سابقه تاریخی چندانی ندارند. از دیدگاه نویسنده، این نوع اعتراض‌ها را که در سطوح مختلف کشوری، استانی، شهرستانی و حتی بین روستایی و مناطق شهری شکل می‌گیرد، می‌توان به چند دسته تقسیم بندی نمود:اعتراض‌های عدالت زیست‌محیطی: موضوع این نوع اعتراض‌ها، ادعای توزیع ناعادلانه و ضایع‌شدن حقوق معترضین در بهره‌بری از یک منبع خاص زیست‌محیطی است. این نوع اعتراض‌ها را نمی‌شود همیشه در راستای حمایت از محیط زیست تلقی نمود؛ چراکه گاهی دولت‌ها در پاسخ به آنها، مجبور می‌شوند منابع بیشتری را به مناطق مد نظر معترضین اختصاص دهندکه نتیجه آن تخریب بیشتر محیط زیست است. معمولا" این نوع اعتراض‌ها از حقوق نسل‌های آینده غفلت می ورزند.اعتراض‌های تخریب زیست‌محیطی: این نوع اعتراض‌ها، زمانی شکل می‌گیرد که تخریب و نابودی منابع زیست‌محیطی مانند جنگل، کوه، مراتع، گونه‌های حیات وحش، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها، تالاب‌ها، باتلاق‌ها، و ...حساسیت اجتماعی را بر انگیزد. در حال حاضر بیشتر اعتراض‌های زیست‌محیطی کشور از این دسته محسوب می‌شوند. نمونه بارز این نوع اعتراض‌ها در خشک‌شدن دریاچه ارومیه شکل گرفته است. هدف اصلی این نوع اعتراض‌ها، جلوگیری از تخریب بیشتر منابع زیست‌محیطی و اهتمام دولت و مردم برای احیای آنهاست.اعتراض‌های پیشگیرانه: این نوع اعتراض‌ها، در مخالفت با «طرح‌های توسعه ضد محیط زیستی» جنبه آینده‌نگرانه دارند. در این نوع اعتراض‌ها، مع بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 50 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1402 ساعت: 1:34

دگرگونی ترس‌ها در جامعه ایراندکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آفتاب یزدبچه که بودیم درشب‌های زمستانی، با داستان‌های شگفت انگیز از جن و آل، حس لذت و ترس را باهم تجربه می‌کردیم. این حس جوری ما را فرا می‌گرفت که برای رفتن به دستشویی که در گوشه حیاط خانه قرار داشت حتما" یک نفر بزرگسال باید در حیاط حضور داشت. به ویژه با خش‌خش برگ‌های مانده از پاییز در لابه‌لای برف‌های حیاط، این ترس بیشتر می‌شد. مادر بزرگم می‌گفت که شب هنگام، جن‌ها اسب مرد کشاورزی را سوار می‌شدند و صبح‌ها صاحبش اسب بیچاره را خیس عرق می‌دید؟!خوب به خاطر دارم که دايي سوم‌ام، كتابچه‌اي از احاديث پيدا كرده بود كه به مجازات اخروی زناني كه از شوهرهاي خود نافرماني مي‌كنند تاکید می‌کرد و آنها را به عمد خطاب به مادر بزرگم روايت مي‌كرد تا پیر‌زن بیچاره را هراسان کند؟!سالها از این ترس‌ها سپری شده است. اما آیا پسر کوچک من نیز، ترس‌هایی از این جنس را تجربه می‌کند؟ او اکنون انیمیشن‌هایی چون «هتل ترانسیلوانیا» را تماشا می‌کند که زندگی انسان‌ها و هیولاها یا آنچه در این انیمیشن «لولو» خوانده می‌شود در هم آمیخته است. آنها باهم ازدواج می‌کنند و فرزندان آنها خصلتی دوگانه از انسان و لولو دارند و دندان‌های نیش آنها گاهی درازتر از حد معمول رشد می‌کند. پسرم در این فضای هیجان‌انگیز آمیخته به طنز، ترس از موجودات خیالی و یا موجودات ماورایی را به چالش می‌کشد. او به احتمال چیزهایی را که هم نسلی‌های من از آنها می‌ترسیدند مضحک می داند.موضوع فراتر از اینهاست. نوع و شدت ترس‌ها و معنای آنها از منظر جامعه شناختی در نسل‌های کنونی جامعه ایران تغییر یافته است. علاقه دارم خارج از منظر روانشناختی و با رویکردی جامعه‌شناختی ترس‌های را به دو دسته «ترس بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 64 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 19:03

زنگ طلایی برای سیستان و بلوچستاندکتر علی میرزامحمدیروزنامه آفتاب یزد / دوشنبه 12 تیر 1402/ انتشار در صفحه ۱اخیرا گروه‌های سرود نوجوانان از استان‌های مختلف کشور در یک «مسابقه تلویزیونی به نام هماهنگ»، رقابت جذابی را شکل داده‌اند. داوران این مسابقه پس از دیدن کار هر گروه، رای خود را در قالب چراغ قرمز یا سبز به نمایش می‌گذارند و گروه‌هایی که بیشترین چراغ سبز و امتیاز را کسب کنند به مرحله بعد راه پیدا می‌کنند. اما هر داور در طول قسمت‌های مختلف مسابقه، یکبار حق استفاده از زنگ طلایی را دارد که با نواختن آن، حتی با وجود رای منفی و امتیاز پایین دیگر داوران، گروه به مرحله بعد راه پیدا می‌کند.این زنگ در این مسابقه برای گروه سرودی از سیستان و بلوچستان به صدا در آمد؛ در حالیکه با چراغ قرمز بیشتر داوران، گروه در عمل حذف شده بود. درست در لحظه ناامیدی، «امیریل ارجمند» آهنگ‌ساز و بازیگر کشورمان، حضار را شگفت زده کرد و زنگ طلایی را به صدا درآورد.این زنگ طلایی را می‌توان نمادی دانست که باید در بیشتر حوزه‌ها برای سیستان و بلوچستان به صدا در آید. برای این رویکرد بهتر است نه از عبارت «تبعیض مثبت» بلکه از «تمایز مثبت» بهره بگیریم؛ چراکه اینکار نه تبعیض بلکه عین عدالت است. دارویی برای عضو زخمی بدن، حسادت اعضای دیگر را بر نمی‌انگیزد؛ پس مهربانی ویژه در حق منطقه‌ای از مام میهن که زخمی سال‌ها بی‌مهری است باید خواست همه ایرانیان باشد.سیستان و بلوچستان چشم امید به ما دارد. نگاهی که از حصار کلیشه‌ها بیرون بیاد. نگاهی که از گاندوهای بلوچستان، به عنوان کلیشه‌ای در اشاره نمادین به جاسوس‌ها بهره نگیرد. نگاهی که فراموش نکند گاندوها نه تنها در فرهنگ بلوچی، نماد خشونت و خیانت نیستند بلکه رابطه مردم بلوچ با این بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 61 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 19:03

سرچشمه های خطر برای خانواده ایرانیدکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آفتاب یزد- 4 مرداد 1402به احتمال زیاد همه درباره اینکه خانواده ایرانی در وضعیت خطرناکی به سر می‌برد توافق دارند. اما درباره شناسایی سرچشمه‌های این خطرها و شیوه‌های کنترل و عبور از آن، توافقی وجود ندارد.گروهی این وضعیت خطرناک خانواده ایرانی را به ارزش های مذهبی به ویژه مساله حجاب و پوشش، گره زده و معتقدند اگر بتوان جامعه را به وضعیت آرمانی پوشش و مد اسلامی نزدیک نمود، بسیاری از مسایل خانواده حل خواهد شد. آنها به زعم خود، وضعیت نامطلوب حجاب و پوشش در جامعه را به «شکست مسلمانان در آندلس» قیاس می‌کنند و معتقدند با درهم شکستن ارزش‌های حجاب و پوشش اسلامی، راه برای انحطاط جامعه و زمینه سقوط حکومت اسلامی فراهم خواهد شد.در مقابل این رویکرد، گروهی دیگر نیز معتقدند حتی با فرض اینکه حجاب و عفاف را با قرائتی که این افراد از آموزه های دینی دارند، بپذیریم و آن را در جامعه حاکم کنیم، سرچشمه‌های خطر برای خانواده ایرانی همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند؛ چراکه مشکل خانواده ایرانی، ریشه در مسایل دیگری دارد و مساله حجاب و عفاف نیز معلول همین علت هاست. بر اساس این رویکرد، خانواده ایرانی با وضعیت کنونیِ ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قادر نیست، انتظارات کارکردی خود را تحقق بخشد. اجازه بدهید به این مساله بیشتر بپردازیم.ساختارهای اقتصادی جامعه، خانواده ایرانی را در «تنگنای آینده نامعلوم» قرار داده است. طوریکه برای صاحب مسکن شدن، انتظاری 60 ساله باید کشید! همچنین ازدواج جوانان و جدا شدن آنها از خانواده والدین، نیازمند هزینه‌های سنگینی است و به شغلی با درآمدی مطمئن و مسکنی آبرومند نیازمند است که اجازه فرزندآوری و فرزن بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 67 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 19:03